- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
زبانحال حضرت علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ما بــه زیـرعـلــم زهـــرائـیـــم گــرد و خـاک قـدم زهـرائـیــم افـتـخــارهـمـۀ مـــا ایــن اسـت نـــــوکـران عــجـم زهـرائــیـم |
زبانحال حضرت علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
گفتم از درد نهان؛ یـار به من میگـوید یا که مخفی؛ به حسین و به حسن میگوید نه حسین و نه حسن رازغمش داد خبر نه به زینب نه به فضّه؛ نه بمن میگوید |
زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از شهادت
مرغ بهشت وحیـم و سوخـته آشـیانـه ام دانه سرشک دیـده و ناله شده تــرانه ام منکه دمد ز حجره ام نور به چشم قدسیان دود بــه آسمــان رود از در آسـتانــه ام |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای که سوز ناله ات خون در دل افلاک کرد سـیـنـۀ خـورشـیـد را آه تو آتـشنـاک کرد نیمۀ شب ها دعای تو در آن هجـده بــهار با ملائک تا سحرگه سیر در افـلاک کرد |
زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
اگر کُشند در این بیت وحی صدبارم من از امام خودم دست بر نمیدارم من از برای دفاع عـلی سپر شــدهام بگو که چهـره بسوزد ز شعـلۀ نارم |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
زهـرا اگـر نبود نشــان از بـقـا نبود خـلـقـت اگر نبـود ظهـور خـدا نبـود آیـیـنه ی تـجـلی وحـــدانــیـت بـــود بی او صفات ذات خدا بـر ملا نبود |
استقبال از ایام فاطمیه
بر مشامم می رسد بوی عزای فـاطمه می شـوم آمـادۀ گـریه بــرای فـاطـمـه هاتفی از آسمان ها می دهد امشب نـدا فـاطمـیّه آمده، مـــاه عـزای فــاطـمـه |
زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها با امیرالمؤمنین علیهالسلام
ای شمع سینه سوختهی انجمن عــلـی تــقــدیر تست سوختن و ساختن، علی ای رهبری که منزویات کرده جهل خلق ای آشــنــای درد، غریب وطن عــلی |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
دست نوازشش دگراز کار مانده است بر بـازویش مدال غـم یـار مانده است با اینکه نا ندارد و قــامت کـمان شـده چون کوه پشت حیدرکرار مانده است |
مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
با آنکه نفسهای پر از بـال زدن داشت در چشم کبودش رمق بودن من داشت گــلــدوزی پــیــراهــن او تا شب آخـر با من که نه! با اشک وغم و ناله سخن داشت |
زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
گل، بر من و جوانی من گـریه میکند بلبل به خسته جانی من گریه میکند ازبس که هست غم به دلم، جای آه نیست مهمان به میزبانی من گــریه میکند |
زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
اشــكــم ولي ز چـشــم مدينه چكيـده ام يــاسم كه جـای بـاغ به در آرمـيـده ام چون ابرپشت پاي علي اشك ريخته ام چون آه در هـواي عـلـي پَـر كشيده ام |
زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
من كه ازعشق علی چون شمع شيدا سوختم صاحب جنّت منم، اما در اينجا سـوختم سوختم تا يك سر مويی نسوزد از عـلی تا بماند رهـبرم، من بی مهـابـا سوختم |
زبانحال حضرت علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
چه می شود که به زانوی من توان بدهی دوباره صورت خود را به من نشان بدهی چه می شود که زمان قـنوت نیمه شبت دوباره بازوی خود را کمی تکان بدهی |
زبانحال حضرت علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
غصه ات ای ملک سوخته پر سنگین است گریه ام روز و شب وشام و سحر سنگین است کس زمن بــعــدِ تو بر صبــر توقع نکند بشکند چون که کمر، درد کمرسنگین است |
زبانحال امیرالمؤمنین با حضرت زهرا سلاماللهعلیها
فـاطـمـه، فــاطـمـۀ دورۀ پـیـغـمبر نـیـست یا نه! این فـاطمه آن فاطمۀ حیـدر نیست چه سوالی ست که می پرسی؟ علی جان خوبی؟ من کجا خوبم اگر حال شما بهـتر نیست |
زبانحال حضرت علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
ای فُلك عاشقی ز چه پهـلو گرفته ای ای بحر عشق از چه به غم خو گرفته ای تاریك شد دو چشم علی بی طلوع تو چندی ست از عزیز دلت رو گرفته ای |
زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
دوبــاره شـب شــد و ســر درد دارد بــمـیـــرم بـــاز مـــادر درد دارد پس ازفصل پُر ازغم یک سخن گفت عـزیـزم زخـــم بـسـتـر درد دارد |
زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها با امیرالمومنین
پروانه شـدم شعله به پای تـو نگیرد این حـادثـه بر هـیچ کجای تو نگیرد بین نـفس سینه ی من فاصله افــتـاد تا اینکه در این شهر صدای تو نگیرد |
زبانحال حضرت زینب در شهادت حضرت زهرا
دلم تنگ است بهر ديدن روی تو مادرجان منم زينب اسير خلـق نيكوی تو مادرجان بـجای فـضه آوردم بَـرت آب وضويت را كه شايد بارديگر بنگرم روي تو مادرجان |